"پل طبیعت" از جاذبههای گردشگری تهران است اما آنچه در مورد این پل عجیب به نظر میرسد این است که طرح پل به این زیبایی در نتیجه یک "مسابقه" و نه "مناقصه" پای به عرصه وجود گذارده است! برای پی بردن به اینکه کجای این موضوع عجیب است بد نیست به برخی از تفاوتهای "مناقصه" و "مسابقه" اشاره نماییم زیرا احتمالا در این صورت مطلب بهتر دستگیر خوانندگان خواهد شد. جهت شرکت در "مسابقه" معمولا شرایط سختی
پیش روی داوطلبان شرکت، گذارده نمیشود زیرا برگزار کنندگان "مسابقه" ترجیح میدهند که بیشتریهای علاقمند را "شرکت کننده" ببینند. عکس این قضیه را میتوان در "مناقصات" دید یعنی برگزارکنندگان مناقصه برای اینکه بهترین گزینش را داشته باشند شرایطی را مقرر میدارند تا میدان رقابت تنها برای کسانی که سرشان به تنشان میارزد و جهت شرکت در مناقصه "سنگ مفت گنجشک مفت" نمیگویند آماده و مهیا گردد. با این حساب آنهایی که شرایطش را دارند ترجیح میدهند در مناقصات حضور به هم رسانند و بیخود و بی جهت وقت ارزشمند و گرانبهای خود را برای شرکت در مسابقاتی که همگان یا بیشتریها اجازه ورود به آنها را دارند هدر ندهند. از این گذشته به احتمال زیاد گزینشهایی که از میان طرحهای شرکت کنندگان در مناقصات صورت میگیرد درست تر از طرحهای مسابقه دهندگان خواهد بود زیرا بررسی ده، پانزده طرح مقبول از "امتحان پس دادهها" بسیار ساده تر از صدها و بلکه هزاران طرح است که خیلی از تهیه کنندگانشان تازه دارند امتحان پس میدهند و بعید به نظر میرسد بیش از یکی دو تایشان مقبول بوده و ارزش بررسی را داشته باشند!
علاوه بر این ها شرایط شرکت کنندگان در مناقصه است که باعث میشود که کار آنها بسیار بهتر از مسابقه دهندگان به چشم برگزار کنندگان بیاید.
الف- در بسیاری از مناقصات اشخاص حقیقی اجازه شرکت ندارند زیرا برگزار کنندگان ترجیح میدهند با شخصیتهایی حقوقی که تیمی قوی را سامان دهی کردهاند سرو کار داشته باشند.
ب-هزینه بالای شرکت در مناقصات و گرو گذاردن ضمانتنامه باعث میشود که فقط آنهایی که قابلیتهای انجام کار را در خود میبینند وارد میدان شده و عرصه را برای بی تجربهها و تازه واردها تنگ نمایند.
ج-آنهایی که در مناقصات شرکت میکنند باید ابزار ، لوازم و وسایل انجام کار را دارا باشند و خیال برگزار کنندگان را تخت نمایند که برنده در اواسط کار به خاطر نداشتن امکانات ،"آن" را نیمه تمام و لنگ نمیگذارد.
با این حساب طرح فوق العاده پل طبیعت را میتوان یک استثنا به حساب آورد هر چند به دلایل زیر ممکن است با برگزاری مسابقات بیشتر به این نتیجه برسیم که انصافا در کشورمان آدمهای استثنایی را بیش از اشخاص معمولی و غیر استثنایی داریم.
الف- در بسیاری از تیمهای شرکت کننده در مناقصات،تصمیمات توسط یک نفر اتخاذ میشود و علاوه بر آن اعضای تیم بیش از حرکت به سوی هدفی واحد در تلاش اینند که ضمن خودنمایی، به خوبی نشان دهند که فلانی و بهمانی که آقای رییس رویشان حسابی،حساب
می کند، آنقدرها هم ارزش و اهمیت ندارند.
ب- شرکت کنندگان در مناقصات بیشتر وقت خود را بابت آماده نمودن مدارکی که بیانگر دارا بودن شرایط است تلف کرده و تنها در "اوقات اضافه" و "دقیقه نود" فرصت میکنند که به اصل موضوع پرداخته و برای ارائه طرح اصلی و یا بهتر بگوییم آماده کردن سر وقت آن ،خلاقیت به خرج دهند.
ج-"علم" و "تجربه" بیشتر شرکت کنندگان در مناقصات را خودخواه نموده و بر این باور نشانده که برای برنده شدن چیزی کم و کسر ندارند و بنابراین میتوانند با روشهای "طبق معمولی" اقدام به گرفتن "کار" نمایند! در عمل هم بر خلاف مسابقات، مناقصات کمتری برگزار میشود که در آنها عنصر "خلاقیت" وجود خارجی داشته باشد یا بدتر از آن حرف اول را بزند.
د- بسیاری از ابزار ، وسایل و لوازم انجام کار یا در حکم "ویترین" و "دکور" شرکت کنندگان در مناقصات هستند که معنی "امکاناتش را داریم" میدهند و یا به دلیل اینکه مورد استفاده آدمهای ناوارد و ناشی هستند، استفاده و کاربرد چندانی ندارند.
ه- در برگزاری مناقصات ،"اصل" تشخیص اشخاصی نیست که از عهده انجام کار بر بیایند زیرا اولویت اول انتخاب آنهایی هستند که با کمترین هزینه "وعده انجام کار" را میدهند! شاید با این حساب است که پرسنل استخدامی آنهایی که قصد شرکت در مناقصات را دارند قبل از هر چیز بر پایه "حداقل حقوق درخواستی" گزینش میشوند.
به این ترتیب اگر هدف خیلی از مسابقات پیدا کردن افراد خلاق است، اکثریت قریب به اتفاق شرکت کنندگان در مناقصات با ایده "خلاقیت به چه درد میخورد!" دست به کار تهیه و آماده سازی طرح میگردند!
لذا اصلا بد نیست تعریف مناقصه را عوض کرده و آن را چیزی بدانیم که برگزار میشود و در برگزاری آن تنها از کسانی که در کارشان کمی و کسری ، نقص و نقصانی وجود دارد، "حتما" و "بدون شک" دعوت به عمل میآید!