آفتاب یزد ـ رضابردستانی: وقتی عضو ارشد و مدیر برنامه امنیتی منطقه خاورمیانه در مرکز امنیتی جدید آمریکایی ـ یعنی ایلهان گولدنبرگ، تحلیلگر مسائل خاورمیانه و ایران و نیز یکی از مشاوران در دولت اوباما ـ میگوید: « نشست شورای حکام نشانگر میل جمعی برای نجات برجام بود.» یعنی برخلاف نظر ترامپ که این روزها در مخمصه یادداشت های لو رفته « کیم داراک» سفیر مستعفی لندن در نیویورک گیر افتاده برجام نه تنها یک توافق بد نبوده که برعکس، برجام؛ جامعترین توافق بینالمللی در هزاره سوم تا به اکنون میتواند به شمار آید.
گولدنبرگ، بیهیچ تعارف و تمجیدی به قدرت ایران اعتراف میکند: « هیچ اجماع جهانی علیه ایران وجود ندارد!» حتی اگر در پس پشت ذهن این تحلیلگر مسائل خاورمیانه، این نظریه نقش بسته باشد که «حمایت چین و روسیه از ایران، کار آمریکا را سخت کرده است.» اما سخن درستی است نقل شده از ایلهان گولنبرگ که:« قبل از بازگشت به برجام باید به دیپلماسی بازگردیم.»این روزها همه از یک سری یادداشت های درز کرده در رسانههامیگویند؛ یادداشتهایی که موجبات سرافکندگی ترامپ و سرافرازی ایران را پدید آورد تا جایی که دریل کیمبال ـ مدیر انجمن آمریکایی خلع سلاح ـ با اعتراف بر این مهم که: «نشست شورای حکام به کاهش اختلافات منجر نشد.» بی پرده عنوان میدارد: « ایالات متحده میخواست با تشکیل این جلسه، فشار سیاسی به دیگر کشورها وارد کند که موضع سختگیرانهتری علیه ایران اتخاذ کنند.» در حالی که همه شرکتکنندگان میدانستند: « شورای حکام آژانس صلاحیت رسیدگی به نقض برجام را ندارد و این صلاحیت در انحصار کمیسیون مشترک برجام است.»
جهان یک بار دیگر در برابر منطق ایرانی و زورگویی آمریکایی چارهای جز این ندید که بگوید: « ایالات متحده سال گذشته از برجام خارج شد و در این کمیته حضور ندارد؛ بنابراین نمیتواند خواستار رسیدگی به نقض برجام از راه این کمیسیون شود.»دریل کیمبال ـ مدیر انجمن آمریکایی خلع سلاح ـ با نوعی یاس و درهمشکستگی میگوید: «چون آمریکا از برجام خارج شده بود فلذا نمیتوانست خواستار رسیدگی به نقض برجام شود! این مسئله باعث شد تا آمریکا راه نشست شورای حکام را برگزیند، زیرا غیر از این نمیتوانست کاری انجام دهد. البته من در جلسه پشت درهای بسته نبودم اما بنا بر گزارش ها، هیئتهای ایرانی و آمریکایی در جریان آن نظرات خود را اعلام کردند و پیشرفتی برای کاستن از اختلاف نظرهای خود نداشتند. شرایط کم و بیش به سمت بحرانی شدن پیش میرود.» بحرانی شدن اما یک تهدید دیپلماتیک است! درستتر این که شرایط بازهم به نفع ایران رقم خورد. این همه ماجرا نیست! ویلیام پری ـ وزیر دفاع اسبق آمریکا ـ در واکنش به توئیت نوزدهم تیرماه ترامپ که در آن ادعا کرده بود، ایران مخفیانه در حال غنیسازی بوده، پاسخ داد و نوشت: اینها همهاش دروغ است. سی.ان.ان هم مثل «ویلیام پری » فکر میکند زیرا گفته است: «ترامپ درمورد ایران دچار اشتباه محاسباتی شد.» این تحلیل، کوچکترین نتیجه رفتارهای مبتنی بر اصول دیپلماتیک و بینالمللی کنوانسیونهای پذیرفته شده جهانی از سوی ایران است؛ یعنی نتیجه ایستادن بر تمامی مفاد برجام. سی.ان.ان به جای آن که یادداشت های مخفی « کیم داراک » را درشتنمایی کند و روی واژه « لجبازی» دست بگذارد، مسئله را در یک تحلیل پنهان و چندلایه ارائه میدهد: «ترامپ با اشتباه محاسباتی در قبال ایران مواجه شده زیرا تهران قصد تسلیم شدن ندارد.» از منظر دیپلماسی، حتی این سخنِ «ژان ایو لودریان، وزیر امور خارجه فرانسه» که بیشباهت به یک « شعر سفید » نیست ـ ایران به تصمیم بد واکنش بد نشان داد ـ هم در معنای همان سخنانِ یواشکیِ « کیم داراک » است؛ ترامپ از سرِ لجبازی از برجام خارج شد حالا لودریان اسمش را بگذارد: « تصمیم بد»! رسانههای غربی و عمدتاً اروپایی معتقدند: « بیکفایتی دولت ترامپ » سخن حقی است که « کیم داروک » به هر دلیلی آن را به بیرون درز داده است؛ برای درک بهتر مطلب کافی است آن جمله معروف داروک را بگذاریم کنار این عبارت «سایت رادیو آلمان که « خروج ترامپ از برجام» را « اشتباهی فاجعهبار» خوانده است و شاید به همین دلیل است که به صراحت میگوید: «اروپا باید از ایران نفت بخرد» لابد در تقابل با آن اشتباه لجبازانه و فاجعهبار و شاید در مسیر جبران آن خود همه چیز پنداری ترامپ!
در همین اوضاع و احوال قمر در عقرب! وزیر خزانهداری آمریکا که رویای تحریم «ظریف » را در سر میپروراند نمیتواند «مایکپامپئو » را مجاب کند لابد میپرسید چرا؟ که باید گفت جنجالآفرینی آسان است اما جمع کردن این همه حاشیه
قطعا اوضاع و احوال خوبی در انتخابات 2020 پیش روی تاجرِ نیویورکی قرار نخواهد داد این را « اکبر ترکان » به بیانی ساده و صریح میگوید:« ترامپ اگر با ایران وارد جنگ شود، انتخابات را باخته است؛ بنابراین، ورود به جنگ به معنای واگذارکردن صحنه انتخابات است.»
همه اینهارا باید در سایه همان برجام از نظرِ خیلیها» هیچ » بررسی کرد که اگر برجام نبود، که اگر توافقی بینالمللی وجود نداشت، که اگر آمریکا پشت سدی به نام سوال بیپاسخِ چرایی خروج از برجام گیر نکرده بود پاسخ همه این ابهامها علاوه بر تحریمهای ظالمانه یک واقعیتِ تلخ بود؛ جنگ! جنگی که در
سایه اجماع جهانی حاصل میآمد.
برجام نقطه قوت این روزهای دیپلماسی است. این روزها هر که از ایران میپرسد برای چه بیشتر از حد مجاز اورانیوم نگه میدارید؟ چرا بیشتر از درصد مجاز به غنیسازی روی آوردهاید؟ به چه دلیل پای میز مذاکره نمیآیید؟ با چه استدلالی نمیخواهید در مورد مسائل دیگر حرف بزنید و... در جواب همه این سوالها میگوییم مندرجات همان برجامیکه ترامپ از سر لجبازی با اوباما از آن خارج شد! و این یعنی یک پاسخ محکم، مستدل و مجابکننده به همه دولتهایی که میکوشند ضمن همراهی با آمریکا، از ایران هم فاصله نگیرند!