زمان انتشار: 06 شهریور 1395
در سالهای اخیر با رشد غیرعلمی و قارچگونه کلاسهای آموزش زبان به خردسالان، جامعه ایرانی دچار نوعی
« جو زدگی» در زمینه آموزش زبان شده است و یادگیری زبان دوم برای بسیاری از خانوادهها از اهمیت ویژهای برخوردار شده است. بسیاری از والدین بدون آگاهی از سن مناسب برای شروع آموزش زبان دوم، برنامه آموزش زبان را در اولویت برنامه های
خود قرار دادهاند. آنها بر این باورند هرچه زبان دوم در سنین پایینتری به کودکان آموزش داده شود احتمال اینکه کودکان در سالهای بعد در یادگیری این زبان موفقتر باشند، بیشتر است. اما واقعا
از چه سالی باید آموزش زبان به کودکان را شروع کرد؟
برای سالها تصور بر این بود که آموزش یک زبان خارجی به خردسالان کار بیهودهای است. روانشناسان معتقدند که بهترین زمان برای آموزش یک زبان خارجی به کودکان، سه یا چهار سالگی میباشد. چرا که در ابتدای سالهای اولیه زندگی، مهارت های اصلی ذهن کودکان در حال شکلگیریاست و تمامی یادگیریهای بعدی آنان
بر اساس اطلاعات به دست آمد در طی سال های اولیه زندگی رخ خواهد داد.
در سه سال اول زندگی پایه های تفکر، تکلم، نگرش، گرایش ها و استعدادهای کودکان نهادینه میشود. کارشناسان آموزش کودک معتقدند50درصد از کل توانایی یادگیری کودکان در اولین سال زندگی رشد میکند و 30 درصد مابقی تا سن 8 سالگی کامل خواهد شد.
استفاده نکردن از توانایی طبیعی کودکان برای یادگیری زبان دوم همانند زبان مادری در سالهای طلایی اولیه زندگی، یادگیری زبان در سالهای بعد برای کودکان را
به نوعی سخت و زمانبر خواهد کرد.
مطالعات علمی نشان داده است که برای یادگیری یک زبان در سنین کودکی یک «دوره حیاتی» وجود دارد. برنامه های مناسب اوایل دوران کودکی این فرصت را وجود می آورند تا کودکان بتوانند با استفاده از دوره طلایی 3 تا 12 سالگی به یادگیری طبیعی زبان دوم بپردازند. نحوه یادگیری کودکان در سنین ابتدایی ثابت میکند که آنها یادگیرندگان بالفطره هستند. در طول شش ماه اول زندگی، کودکان با استفاده از تمامی صداهای جهان هستی شروع به تولید صداهای نامفهوم میکنند که ساختار اصلی زبان در جهان واقعی را میسازند. پس از این مرحله آنها با استفاده از صداها و کلماتی که از محیط پیرامون خود مخصوصاً از والدین یا پرستارانشان میشنوند، شروع به صحبت کردن میکنند. پس از این مرحله مغز کودکان توانایی صحبت کردن به زبانهایی که نشنیده اند را از دست میدهد.
تحقیقات مغزی مراحل رشد یادگیری زبان را تایید میکند. نگاهی علمی به مراحل رشد و نمو مغز این واقعیت را که کودکان در سنین پایین بهتر قادر به یادگیری یک زبان جدید هستند آشکار میکند. یادگیری زبان دوم برای کودکان در سنین پایین یک فرایند طبیعی است. از آنجایی که کودکان با استفاده از کلمات و صداهای محیط اطرافشان شروع به یادگیری صحبت کردن خواهند کرد، آنها توانایی صحبت به زبانهایی که نمی شنوند
را از دست خواهند داد. کودکان در کنار محرکهای حسی مناسب توانایی ارتباط برقرار کردن را به دست خواهند آورد. کودکانی که در محیط مناسب یادگیری زبان رشد مینمایند قبل از چهار سالگی حداقل
2000 کلمه اساسی برای صحبت کردن
یاد خواهند گرفت.
متاسفانه آموزش زبان دوم به کودکان در ایران همزمان با ورود آنان به مدارس متوسطه اول (مقطع راهنمایی سابق) شروع میشود. این در حالی است که رشد مغزی کودکان بعد از 12 سالگی متوقف میشود و مغز کودکان کارکرد و ویژگیهای اصلی خود را به دست آورده است. پس از این مرحله ساختار اصلی مغز کامل شده و پنجرهها بسته شدهاند و دیگر یادگیری زبان دوم به صورت طبیعی اتفاق نمیافتاد. بنابراین یادگیری زبان خارجی در سالهای حیاتی کودکی بسیار مهم است. آموزش زبان دوم به کودکان باید از زمان کودکستان وقتی که معلمان
می توانند توانایی و تمایل کودکان به یادگیری زبان را افزایش دهند، شروع شود. زمانی که یک کودک به مقطع دبیرستان میرسد زمان مناسب برای یادگیری مطلوب از بین رفته است.
چطور می توان در یادگیری زبان دوم
به کودکان کمک کرد:
آموزش زبان دوم باید غیرهدفمند باشد: کارشناسان آموزش کودک معتقدند آموزش زبان دوم برای کودکان باید غیرهدفمند باشد. آموزش هدفمند در سنین پایین باعث ایجاد استرس در کودکان میشود. تحقیقات اخیر نشان داد که 80 درصد از مشکلات یادگیری به خاطر استرس ایجاد میشوند.
آموزش زبان دوم باید سرگرمکننده باشد: هر چه یادگیری زبان سرگرمکننده تر باشد کودکان تمایل بیشتری برای همراهی کردن
نشان می دهند. اگر یادگیری کودکان احساسی و سرگرم کننده باشد یادگیری آسانتر می شود. در واقع احساسات دریچه یادگیری محسوب میشود.
یادگیری زبان دوم باید از طریق بازی باشد:
زبانشناسان معتقدند که بهترین روش آموزش زبان به کودکان روش بازی است. کودکان می توانند تقریباً هر چیزی را یاد بگیرند و برای یادگیری سریع و موثر
هر چیزی، کودکان باید آن را ببینند، بشنوند و احساس کنند. کودکان می توانند از طریق گوش دادن، دیدن، تقلید کردن و تمرین (بازی) یاد بگیرند.
آموزش زبان دوم باید همراه با موسیقی و ریتم باشد: روانشناسان معتقدند موسیقی یکی از راههای استفاده از کل مغز میباشد، بنابراین آموزش کودکان باید همراه موسیقی و ریتم باشد. مطمئناً همه ما هنوز آهنگهایی که در دوران کودکی یاد گرفتهایم را به خاطر میآوریم زیرا اشعاری که با آهنگها تلفیق شده باشند به آسانی به خاطر آورده میشوند.
یادگیری زبان دوم باید همراه با حرکات زیاد باشد: اگرچه در سیستم آموزش سنتی، دانش آموزان برای مدت طولانی به نشستن و یاد گرفتن تشویق می شدند، در آموزش نوین زبان استفاده از بدن و ذهن به طور همزمان باعث افزایش یادگیری می شود. بچهها را به حرکتهای موزون در حین یادگیری زبان دوم تشویق کنید، چراکه حرکت بیشتر باعث یادگیری بیشتر میشود.
از تمام جهان به عنوان کلاس درس استفاده نمائید: هر گردش یا سفر کوتاه را به تجربه یادگیری زبان دوم تبدیل نمائید.
هر چیزی که علاقه و توجه بچهها را
جلب می کند میتواند در یادگیری زبان جدید به آنان کمک کند.
بدیهی است که یادگیری یک زبان خارجی علاوه بر کمک به افزایش دامنه اطلاعات فرزندان، زمینه را برای فعال شدن ذهن آنها نیز فراهم میکند. تحقیقات نشان داده است که کودکانی که زبان دوم یاد میگیرند،
هوش اجتماعی بالاتری دارند. آموزش زبانهای دوم و سوم علاوه بر آنکه به کودکان در ارتباط بهتر کمک میکند، به موفقیت آنان در برنامههای مدرسه و مهارتهای حل مسئله نیز کمک میکند. کودکانی که با بیش از یک زبان صحبت میکنند در حل مشکلات و خلاقیت فکری بهتر عمل میکنند.