ادامه از صفحه اول: سوگمندانه باید اذعان و تایید که اتفاقا کارشان هم حسابی گرفته است!همین چند روز پیش یک زوج جوان ایرانی که ساکن کشور ترکیه هستند و جزو به اصطلاح شاخهای اینستاگرامی هستند به نظر میرسد به صورت صوری با هم قهر میکنند و مرد شرط میکند اگر فالوورهای او در 40 دقیقه 40هزار کامنت بگذارند او با همسرش آشتی میکند!جالب آنکه ملت، در 10 دقیقه 50هزار کامنت میگذارند! از بحث اصلی دور نشویم؛غرض عرض این نکته بود که هر کس سر زبانها بود الزاما به صفت مثبت نیست.شاید هم مثل مورد بالا اقبالی این چنین شود اما در مجموع باز هم نمی توان تلقی مثبت از ماجرا کرد. در مورد سریال پر سر و صدای گاندو هم تقریبا چنین روایتی حاکم است. دست اندرکاران پیدا و پنهان این سریال نسبت به واکنشهای ابراز شده بسیار خشنود هستند و گویی آن را نشانه موفقیت این اثر میدانند تا جایی که یکی از مسئولان سریال مذکور گفته «گاندو2» ساخته خواهد شد وآقایان بایستی مراقب باشند سوژه سری بعدی سریال نشوند! این در حالیست که سریال فوق تا قبل از رسیدن به قسمتهای پایانی اش مثل سایر سریالهای تلویزیون بیننده داشت و زمانی پای سریال به رسانهها و شبکههای اجتماعی باز شد که وارد فاز بازیهای سطحی سیاسی گشت.یعنی کافیست شما مقایسه ای نسبت به دیالوگها کنید.گویی چند قسمت پایانی سریال نویسنده ای دارد که مشکل عمیق سیاسی با یک جناح دارد و قسمتهای ابتدایی و میانی سریال نویسنده ای معمولی دارد که روتین در حال انجام وظایف خود است و قصد دارد پیامی ملی به بیننده القا کند. خب در چنین شرایطی که این سریال باعث شده یک دعوای سیاسی شکل بگیرد، دولت تهدید به شکایت کند،ظریف خنده ای عصبی کند و کنایه ای بزند، مشاور رئیس جمهور توئیت بزند و از منبع مالی سریال بگوید و... میتوان نتیجه گرفت که سریال گاندو به صفت یک اثر ملی و محبوب شناخته نشده است که تهیه کنندگان آن با غرور از ساخت قسمت بعدی آن خبر میدهند. بگذارید مثالی بزنم؛مختارنامه سریالی بود فاخر، تاریخی و جاودان. آیا کسی است که بگوید این سریال محبوب نبود و به صفت بدی بشناسد آن را. خیر. وقتی نام این سریال بر سر زبانها افتاد غالبا به عنوان یک اثر تاریخی متفاوت و حرفه ای میشناختند که تماشای چند باره آن هم سودمند است.اما اگر اکنون از گاندو سوال شود بیشتر از صبغه سیاسی و جناحی سریال خواهند گفت که از مسائل ملی شیف کرد بر مسائل سطحی سیاسی روزمره. در کشورهای دیگر از جمله همین آمریکا وقتی بناست اثری ملی ساخته شود و بودجهای صرف گردد به گونهای اقدام میکنند که همه مردم را همراه خود سازند. آنان یکسری شاخصهای ملی و میهنی را که روی آن اتفاق نظر حداکثری وجود دارد برجسته کرده و پیام همراهی و وحدت را مخابره میکنند.کافیست به برخی تولیداتهالیوود بنگرید که چگونه با تخیل و فریب ملت خود را تهییج ملی میکنند. نکته پایانی اینکه ؛گاندو در حالی به ظریف و برجام حمله کرد که اولا توافق هسته ای حاصل تایید و تصریح مقامات عالیرتبه ایران بودو است و ثانیا هنوز هم این توافق را بیشتر مردم به نسخههای دیگری که این روزها برای جامعه پیچیده میشود ترجیح میدهند!